به ‍انهائی که این مقاله را میخوانند

دنیای دکترشاپری خیلی ابتدائی است وخیلی سعی شده است که حرفه ای شود ولی متاسفانه پشت دیوار بی امکانی و کمبود تجربه زندانی شده اند وگرچه خیلی مطالب هستند که باید در دنیای دکتر شاپری نگاشته شوند . من مسئول اینکارم وخیلی مایل هستم که دنیای سویک فعال وپر محتوا شود. ولی تنها هستم و تجربه اینکار را ندارم . گرچه باید خیلی کارها انجام شود ولی متاسفانه این کار بکندی پیش میرود . الان که این متن را مینویسم ساعت چهل و هفت دقیقه بامداد روز هفده فوریه دوهزاروبیست و دو میباشد ومحله ساکت وفقط صدای کلیدهای کامپی بگوش میرسد. هوا سرد وباران و باد شدید. حرفهائی هستند که باید زده شوند و عکس و فیلمها و مقالات زیادی هستند که باید در دنیای دکترشاپری گذاشته شوند تا هدف از داشین دنیای دکتر شاپری را توضیح دهند. من خیلی سعی میکنم که وزنه سنگینی که روی دوشهایم است و حافظه مرا گرفتار کرده است وشبانه روز به انجام آنها فکر میکنم را به پایان برسانم ولی ای کاش اینطوری نبود و دنیا شکل دیگری بود . من دوباره خودم را معرفی میکنم ، نام من در دنیای دکترشاپری زیرگلی است (اسمی که دکترشاپری وقتی عصبانی میشود مرا صدا میکرد). ششمین فرزند دکتر شاپری که از این لحظه او را شاپری صدا میکنم هستم . در دل کوه های زیبای بختیاری بدنیا ‍امدم ولی در نفت سفید( نفس)بزرگ شدم ونفسی هستم و خواهم بود . نفس مخفف نفت سفید است که من ‍انرا رایج کرده ام . شاپری هفت فرند داشت که بترتیپ سن معرفی میشوند منور ، خانعلی ، نوشین ، مهرعلی ، کشور، زیرگلی ( من )وزیور. منور و خانعلی ونوشین و مهرعلی بعلت ستمی که به ایل بختیاری میشد و از داشتن مدارس سیار محروم بودند نتوانستند درس بخوانند و فاجعه اول در خانواده من رخ داد. ولی وقتی خانواده من از ایلیاتی بودن کناره گرفتند وساکن نفت سفید شدند پدرم بعلت کم کاری کشور را وقتی هفت ساله بود نفرستاد مدرسه و منتظرماند تا من بشوم هفت ساله و هردوتای مارا با هم مدرسه بگذاردکه فاجعه دوم بر سر خواهرم کشور پیاده شد. یادم می ‍اید منو و کشور برای روزنام نویسی خیلی انت‍ظار کشیدیم و وقتی از راه رسید خیلی خیلی خوشحال بودیم، اما موقع ثبت نام در دبستان نظام وفا با شنیدن این جمله که او دیر ‍امده است و نمیتواند ثبت نام کند ، دنیای زیبا و رویائی منو و خواهرم کشور ویرانه شد و ‍انروز خواهرم کشور که ده ساله بود در جلوی چشمان اشک ‍الود من مُرد! من کودکی هفت ساله با شنیدن این جمله احساس کردم نیمه بدنم را از من گرفتند و شد درد و غم بزرگی برای من و الان که هفتاد و چهارساله هستم مرا رها نکرده است . کشور هرگز مدرسه نرفت ، خواهر با هوش و زیبای من ! خوب این شرح حالی کوتاه در مورد درس خواندن و نخواندن فرزندان شاپری. فرزند هفتم وآخرین فرزند شاپری زیور بود که از من کوچکتروسه سال مدرسه رفت ولی نتوانست درس بخواند !؟ این هم ضربه بزرگی بود برای من . خیلی سعی کردم که بدرس ادامه بدهد! ولی نشد و نتوانست ! خوب مشخص شد که تنها فرزند شاپری که توانست به مدرسه برود وادامه بدهد زیرگلی بود. یعنی منه منه کله گنده! ! ازهمان بچه گی معلوم ومشخص بود که من با سایر خواهران وبرادرانم فرق داشتم واین فرق داشتن، سه دلیل داشت ! یکم با هوشی ارثی که از طرف مادرم دکتر شاپری بمن رسید . درجائی توضیح داده شد که چرا مادرم شاپری خیلی خییلی با هوش و خلاق وهنرمند بود. دکتری که مدرسه نرفته بود ولی بهتری مامای عصر خودش بود! او دکتر علفی ، خواننده، رقاص،خیاط، بافنده، رنگرز، شکسته بند، مشت و مال دهنده ، خالکوب ، آشپز، اقتصاددان، اداره کننده، جنگجو و …….بود. دوم ساکن شدن در نفت سفید شهر مدرن و سوم درس خواندن. این دلایل از من یک عجوبه ساخت که شدم فرزند تک خانواده ام و بین همکلاسی هایم و همدوره هایم و رفقایم ووووو! تک بودن معنی اش بهتر بودن از دیگران نیست . شرح حال زندگی من از بچگی تا الان سند محکمی است برای تعریفهائی که ازخودم کردم ( تعریف ازخود مایه گُه خوردن است ) . خوب حالا متوجه شدید که من فرزند ششم شاپری و بنام زیرگلی در دنیای دکترشاپری مسئول سویک ورلد هستم . سویک ورلد برای قدردانی از زحمات شبانه روزی دکتر شاپری درست شده و وقتی تکمیل شد کاری خوب و فراموش نکردن کسانی است که برای خدمت به انسانها شبانه روز تلاش کردند . به همین علت بعضی مواقع عکس و فیلم و مطالبی در سویک ورلد پیدا میشود که ربطی به دکتر شاپری ندارد ولی در راستادی دیدگاه های دکتر شاپری است . برای مثال در موزیکی که ساخته ام برای شاپری از او سئوال میشود که دکتر شاپری جنگهای اول و دوم جهانی و ویتنام و کُره و خیلج ( جنگ هشت ساله ایران و عراق ) برای چه بود؟ . یغنی شاپری، سالها مامای ماهری بودی و هزاران بچه را ناف بُریدی ولی این بچه ها در جنگها و حوادث دیگربه خاک و خون کشیده شدندو از بین رفتند ! بخصوص در جنگ هشت ساله ایران و عراق . شاپری باور نداشت که جنگی در خواهد ‍امد بین ایران و عراق و این همه کشته و عده زیادی از فامیلش کشته شوند! چون دنیای شاپری عدالت و همزیستی و شادی و احترام بود . صدای تولد کودکانی که یک عمرناف آنها را میبُرید ، موسیقی های لذت بخش حیات و امید بود برایش . یاد همه کسانی که در دنیا برای انسانها زیستند و تلاش کردن همیشه گرامی خواهد ماند .

زیرگلی هفده فوریه دوهزاروبیست ودو



Comments are closed.